مهمانی
سلام گل پسر خوبی دیروز پری روز خونه عمه بودیم میدونی که خدا یه پسر خوشکل بهشون داده. ماه .خدا حفظش کنه راستش مهمونا که زیاد بودن ولی باور کن اگه ده برابر هم بودن به اندازه تو سر و صدا نداشتن تمام مهمانه سر اسم گذاشتن کوچولوی عمه بحث میکردن هر کدام یه اسم پیشنهاد می دادن بابات هم میگفت اسمشو بزارن هورام ولی خود عمه گیر داده بود به هوگر آخه این اسم را خیلی دوست داشت . روی سخنم با تو ماشالله هزار ماشالله بزنم به تخته نمیدونم این همه انرژی را ازکجا میاری غذا خوردنت هم که تعریفی نداره آخه میگن چی بهش میدین که...
نویسنده :
مامان
17:04